مهیار کانتوری هستم
سال 1367 بر گردنبند دریای خزر در شهر باران های نقره ایران «رشت» زندگی را در آغوش گرم مادرم نفس کشیدم. من یک تصویرگرم، یعنی که عکاسم. گاهی سیب را کنار می زنم تا سیب را نشانتان دهم.
گاه چهره ی بکر و عریان طبیعت را به چشمان تان می دوزم و گاه تصویر آدم ها آن لحظه که خود واقعی شان را زندگی می کنند. در مدتی که به صورت حرفه ای عکاسی می کنم، نمایشگاه گروهی عکس «دیا» را که تلفیقی از عکس و شعر بود برگزار کردم و به نتایجی دست یافتم که در ادامه می خوانید؛
گیلان - رشت